محل تبلیغات شما
چیزی دارد از من کم می شود، چیزی مثل آشوب، مثل اعتماد، مثل آدمهای زندگی. چیزی مثل فرو ریختن دل از لمس سایش شانه های یا حتی چیزی شبیبه حضورهای بی قاعده و نبودن های بی هوا یا حتی مثل دوست داشتن او در دمیدن روحش در دیگری. همه این ها کم شده اند، پاک شده اند و کمی کش دار تر از قبل به همه چیز پایان می دهند، در مقیاس با دیروز رجعتی به گذشته ندارم و فقط جنونی ذاتی را روایت می کنم فاصله را بدون تعصبات به عنوان قصه تجربه زا پذیرفته ام.

سیاهی ای به اندازه زیر انبوه برفی

عاشقانه ای میان پوتین ها و اشک آورها

بوییدن و بوسیدن....

مثل ,چیزی ,های ,بی ,کم ,گذشته ,یا حتی ,چیزی مثل ,با دیروز ,مقیاس با ,دهند، در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

استاد رحمت نبی پور درگاه (هنرهای رزمی) درمان نوین